از ضعیفه تا پلنگ
ما تنها بواسطه زبان قادر به فهم خود و جامعه هستیم، خود زبان کجاست و در چه موقعیتی قرار دارد؟ پاسخی که باختین داد این است که زبان در درون جامعه قرار دارد. یعنی زبان یک امر تاریخی است و کاملا وابسته به موقعیتهاست. اگر چه ما در درون زبان جهان را میفهمیم اما خود زبان هم یک امر کاملا تاریخی و اجتماعی است. باختین میگفت اگر بپذیریم که زبان یک امر اجتماعی و تاریخی است این مساله به این معناست که زبان یک امر چندصدایی است.
وجود خارجی زن در اینجا مدنظر نیست، بکله دریافتها از این مفهوم مورد نظر قرار میگیرد. یک زمانی زن در جامعه ما ضعیفه و منزل و متعلقه بوده است، رضاخانی میآید و میگوید زن {مادام} است، شریعتی میآید میگوید زن فاطمه و زینب است و بس، انقلاب و جنگ رخ میدهد همان زن را مادر و خواهر بسیجی مینامند و در دوره سازندگی مفهوم زن طبقه متوسط باب میشود. همینطور که جلوتر میآییم در دوره اصلاحات مفهوم زن فمنیست و امروز به اینجا میرسیم که از میان هزاران ما به ازایی که برای مفهوم زن در جامعه ساخته شده مفهوم {داف و پلنگ} به وجود میآید.
پس میفهمیم که تاریخی که بر این واژه گذشته تاریخ پیچیدهای است. براساس نظریه باختین هر کدام از این معانی در درون خود یک منافعی را برای گروه خاصی به همراه داشته است. او معتقد بود به این معنا زبان سیاسی است و اگر زبان سیاسی است پس سیاست هم به این معنا زبانی شده است. تکتک معانی که ما در جامعه به کار میگیریم به این واقعیت مربوط میشود که ما دوست داریم در جهت منافع خودمان از آنها استفاده کنیم.
داف در ایران و واژهنامه پارسی
کلمهای که بسیار شنیده میشود که به دختران و زنان به قولی زیبا اطلاق میشود.
البته این تعریف زیبایی برای داف فقط در ایران کاربرد دارد و ما با جست و جوها متوجه معناهای متفاوت و بسیار گستاخانه داف شدیم.
در واژهنامه پارسی ویکی برای کلمه داف نوشته شده است :
- مکش مرگ ما
- با ناز و عشوه و جامههای نیکو، شیک
- آدم نازک نارنجی و قر ُ فری و ژیگولو مآب
- کسی که خود را به وضعی غیرعادی بیاراید و در رفتار خود قر و غمزه و غربیله فراوان داشته باشد.
از تعریف فارسی کلمه داف میتوان کمی به هویت دختران و زنان داف پی برد اما واقعیت چیز دیگری است.
داف در زبانهای دیگر
در زبانهای دیگر کلمه داف معنای خوبی نداشته که در زیر به چند مورد آن اشاره مینماییم :
در زبان آلمانی یعنی بند کفش!
در زبان انگلیسی یعنی سبزیهای فاسد جنگل که شاید بیربط هم نباشه که یعنی برای کوچک کردن نام زن این اصطلاح رو در سر زبانها انداختهاند …
در اروپا برای دختران و زنان فاحشه به کار میرود.
در تایلند محلی به نام دافی جایی هست برای زنان روسپی.
بله درست متوجه شدید، کلمه داف در زبان کشورهای اروپایی به زنان فاحشه و دختران فاحشه نسبت داده میشود اما در ایران به راحتی برای دختران و زنان به کار میرود.
جالب اینجاست که برخی از دختران و زنان از شنیدن این نسبت بسیار خرسند میشوند و همچنین مردان و پسران ایرانی از نسبت دادن داف به همسر و دختران فکر میکنند که از وی تعریف میکنند.
برخی بر این عقیدهاند که کلمه داف با ورود سبک خوانندگی رپ و استفاده مدام این کلمه در آهنگهای رپ توسط خوانندگان و نسبت دادن داف به دختران وارد ایران شد.
شاید مهم باشد که بدانیم عزیزانمان چطور صدا میکنیم.
امیدوارم دیگه از بردن این کلمه و نسبت دادن به دختران ایرانی و زنان ایرانی خودداری کنیم.
یک برند شخصی {ایدهی قدرتمند، روشن و مثبتی است که هر زمان که دیگران به شما فکر میکنند به ذهنشان خطور میکند. در واقع برند شخصی نشاندهندهی ارزشها، تواناییها و اقداماتی است که شما طرفدار آنها هستید یا برند شخصی نشان میدهد که شما چه کسی هستید، چه کار میکنید و چه چیز متفاوتی در شما وجود دارد یا چگونه برای بازار هدفتان ارزش آفرینی میکنید.}
در ایران به علت محدودیتهای پوششی که وجود دارند افراد برای جلب توجه سعی به رفتارهای نمایشی دارند زنان و دختران ایرانی هیچ منعی برای نمایش چهره خود ندارند لذا تمام سعی خود را میکنند تا به اقراقترین حالت ممکن چهرهی خود را به نمایش بگذارند، بینی، ابرو، چانه، گونه، لب، چال گونه و… .
آنها از این طریق سعی دارند تا خود را نسبت به هم نوعانشان منحصر به فرد کند و عملهای زیبایی آنها را برای رسیدن سریعتر به این هدف کمک میکند.
پلنگ کیست؟
پلنگ به دختر یا زنی میگویند که با هزینههای زیاد برای جراحیهای زیبایی متوالی، آرایش غلیظ، و لباس متناسب با این هدف تلاش میکند بدن و چهرهی خود را به شکل یکسانی که از طرف بسیاری از افراد جامعه {اغواگرا} یا {هوسانگیز} به نظر میآید نزدیک کند. اصطلاح کنایهای است به دورانی که پالتو و کیف پوست پلنگ تقریبا جدیترین ابزارهای این هدف بودند.
بنابراین، پلنگ تعلق خاصی به فضای سایبری ندارد و شما میتوانید کسانی را که با چنین اصطلاحی خطاب میشوند بیرون از فضای سایبری نیز ببینید، و البته اینها از جمله کسانی هستند که احتمالا میتوانند در فضاهای مجازی برای شاخ شدن تلاش کنند.
چرا {شاخ}ها و {پلنگ}ها را دنبال میکنیم؟
خیلی از ما دست کم یکبار ویدئهای آنها را دیدهایم، احتمالا برای دوستانمان فرستادهایم، شاید لایک هم کرده و حتی کامنت هم گذاشته باشیم. گاهی آنقدر ویدئوهایشان برایمان جالب یا خندهدار است که دنبالشان میکنیم تا دیگر لازم نباشد مرتب صفحهشان را چک کنیم. اما چرا؟! ..
برای افرادی هم که میخواهند ظاهرشان را در فضاهای مجازی حفظ کنند یا راحتتر این فیلمها را تماشا کنند، صفحههایی درست شده که با نامهای مختلف، مجموعهای از این ویدئوها را گرد هم آورده است. صفحههایی که صاحبان این ویدئوها را مسخره میکنند و گاه دیوانه مینامند اما شاید نقش بسیار مهمی در به شهرت رساندنشان داشته باشند.
مهم نیست برایمان خندهدار است، جالب است، از منظر اجتماعی به آنها نگاه میکنیم یا هر دلیل دیگری؛ مهم این است که با دنبال کردنشان، آنها را بسیار مهمتر از آنچه هستند، کردهایم. شاید اغلب ما نمیدانیم که با منشن کردن دوستانمان زیر این فیلمها و لایک کردن و کامنت گذاشتن، چه توهمی از مهم بودن را به این افراد القا میکنیم. آنقدر که گاهی این افراد تحلیل سیاسی ارائه میکنند و پندهای اجتماعی، اخلاقی و گاه مذهبی میدهند. آنقدر آنها را مهم کردهایم که حتی بیمحتواترین قسمتهای زندگیشان را به اشتراک میگذارند و باز هم با استقبال زیادی مواجه میشوند.
به دلیل {بالا بودن محدودیتهای اجتماعی و تفکیکهای جنسیتی شدید} نسل جوان نسبت به این موضوعات حریص شده و این امری {کاملاً طبیعی} است. در واقع، بالا بودن سطح کنترل جوانان باعث شده، تخم عصیان در جامعه کاشته شود. به همین خاطر، با گسترش شبکههای اجتماعی و کمتر بودن محدودیتها در این فضا، گاهی رفتارهای نامتعادلی در این شبکهها دیده میشود و جوانانی که بیشتر در معرض این محدودیتها بودهاند، امروز بیشتر و به صورت ناخود آگاه جذب این فرصتها در فضاهای مجازی میشوند.
بدون دیدگاه