از دیدگاه بازاریابی، موقعیت سازی برند (جایگاه سازی برند) تصوری است که شما در ذهن مشتری در مورد برند خود خلق می کنید و برندسازی شخصی ، چیزی است که می خواهید دیگران – یک رئیس، همکار، دوست، مشتریان و مخاطبان احتمالی و یا حتی شریک زندگی – در مورد شما احساس کنند.جایگاه سازی برند بیان کننده این نیست که شما دقیقاً چه کسی هستید، بلکه بیان و تفسیری از تصویر شما می باشد.
معمولاً این بیان و تفسیر، واقعی نیست؛ بلکه یک دلیلِ احساسی برای مردم و مخاطبانی ست که می خواهید اطراف شما باشند. این بیان و تفسیر باید جوهره ای از وجود شما را نشان دهد و اینکه چگونه می خواهید برند شخصی خود را تعریف کنید.به عنوان مثال، تثبیت موقعیت یک نام تجاری بزرگ مانند مرسدس بنز، بیانی در مورد آنچه این برند می سازد و یا به فروش می رساند نیست، بلکه احساسی است که مشتریان در مورد این برند دارند . در برند سازی شخصی، شما می توانید این رویکرد را برای استفاده از ویژگی های شخصی خود برای ساخت یک تصویر در ذهن مردم استفاده کنید.
مبحث “برند شخصی” بخاطر ارتباطی که با اشخاص معروف دارد، تقریباً برای همه ی افراد قابل درک است. شخصیتهایی مثل عزت الله انتظامی، محمدرضا شجریان و علی دایی برند خود را مشتاقانه همانند شرکتهای معروف دنیا مثل کوکا کولا و نایک با مهارت طراحی و حفظ می کنند.
به گفته ی معلم طراحی برند شخصی – آقای پیتر مونتویا – در واقع دغدغه شما صرفاً ایجاد یک برند شخصی نیست، بلکه مسئله این است که چگونه می توانید تاثیر گذارترین برند شخصی را ایجاد کنید.
به گفته ی مونتویا، نویسنده ی کتاب “برندی به نام شما و پدیده ی برند سازی شخصی”: هرکسی، خواه ناخواه، دارای یک برند شخصی است”. هدف باید این باشد که آن برند طوری طراحی شود که تاثیری واضح و حائز اهمیت در مورد شما و کارتان ایجاد کند، چه شما صاحب کسب و کاری کوچک باشید، یا یک کارآفرین تنها یا مدیر عامل یک شرکت.
در ادامه مونتویا می گوید: یک برند شخصی “ایده ی قدرتمند، روشن و مثبتی است که هرزمان که دیگران به شما فکر می کنند به ذهنشان خطور می کند. در واقع برند شخصی نشان دهنده ی ارزشها، توانایی ها و اقداماتی است که شما طرفدار آنها هستید یا به گفته وی “برند شخصی نشان می دهد که شما چه کسی هستید، چه کار می کنید و چه چیز متفاوتی در شما وجود دارد یا چگونه برای بازار هدفتان ارزش آفرینی می کنید”.
از این لحاظ برند شخصی کمی گسترده تر از برند شرکتی است و صرفاً یک فرآیند بازاریابی حرفه ای محسوب نمی شود. برا ی خلق یک برند شحصی بجای شروع فرآیندهای بازاریابی بعنوان مثال بخش بندی بازار، هدفگذاری، تولید، قیمت گذاری و … شما با خودتان باید آغاز می کنید. در ابتدا شما باید خود را، آنچه را که برای شما اهمیت دارد، و آنچه که شما را منحصر به فرد می سازد را تعریف کرده و سپس برند خود را حول آن سری ارزشهایی که تعریف کرده اید بسازید. به زبان ویژه ی حوزه بازاریابی، شما “وعده ی منحصر بفرد ارزشی” (unique promise of value) خود را تفسیر کرده و از همانجا دقیقاً مشخص می کنید که قصد دارید خدمات خود را در کدام بخش از بازارعرضه کرده و چگونه می توانید تمام تلاش خود را در ارائه این خدمات نشان دهید.
به گفته ی ویلیام آرودا، رئیس گروه کارشناسان برندسازی شخصی، برندسازی موثر، اغلب به این معناست که یک بازار کوچکتر و تعریف شده را همراه با یک پیام ویژه و خاص، مورد هدف قرار داد و قطعاً واضح است که هرچه بازار هدفتان را کوچکتر انتخاب کنید، شانس موفقیتتان بیشتر خواهد بود.
برای کسانی که در دنیای شرکتی و سازمانی فعالیت دارند، برندسازی شخصی بخش ذاتی و طبیعی فرایند شکار کسب و کاراست، بخصوص برای کسی که روی طرح ریزی یک مسیر شغلی دراز مدت کار می کند. طبق گفته ی آرودا، قابل درک است که در حیطه و محیط شرکت خود تمایل به برند شخصی خودتان داشته باشید، اما زمانیکه همکارانتان را بعنوان “رقیب” می بینید مطمئناً موفقیت در این حوزه اندکی مشکل می شود.
آرودا اخیرا در مقاله ای برای وال استریت ژورنال می نویسد: بسیاری از مدیران اجرایی سازمان ها تصور می کنند که کارشان باید مطابق با هنجارهای تجاری و بازرگانی باشد اما این مانع ساختن یک برند می شود. این افراد کسانی هستند که در دنیای کار جدید موفقیتی کسب نمی کنند. پس برند خود را روی هر کاری که انجام می دهید بگذارید. چه در زمان یک ارائه، در یک جلسه یا زمان نوشتن گزارشی در هر موردی، برند خود را در منزل جا نگذارید. از خودتان سوال کنید که چگونه می توانم برند خود را به هر موقعیتی ربط دهم.
مهم نیست که برند شخصی خود را در کجا می سازید. یک عنصر مهم برقراری ارتباط، احتمالا اینترنت است. هرچند اهمیت برندسازی برای چندین دهه تنها در حوزه ی شرکتهای بزرگ شناخته شده بود که هرساله میلیونها دلار صرف مبارزات “برندسازی” می شد، اما اکنون این اینترنت و یا وب است که موج جدیدی از توجهات به برندسازی شخصی را هدایت می کند. وب در حین تقویت ارزش شفاهی آن چیز خاصی که هر کسب و کاری (هر شخصی) را منحصر به فرد می سازد، یعنی برند آن، بسیاری از موانع قدیمی کسب و کار و تجارت را هم برطرف می کند.
برندسازی شخصی به خودی خود، یک محصول و دستاورد نیست. بلکه لباسی است که بر تن محصول و دستاوردهای قبلی ما پوشانده میشود. شاید فردی که یک کسب و کار موفق دارد، بخواهد به برند شخصی خود فکر کند. شاید یک بازیگر یا کارگردان معروف سینما، در این اندیشه باشد که مردم او را چگونه میبینند یا او دوست دارد مردم او را چگونه ببینند. شاید یک فوتبالیست به برند شخصی فکر کند و مثلاً این سوال برایش مطرح باشد که داشتن یک فروشگاه پوشاک ورزشی، به تقویت برند و شنیده شدن نامش بیشتر کمک میکند یا صرفاً کسب درآمد از یک برند شخصی است که قبلاً ساخته شده. اساساً هرکسی که به صورت پیوسته روبروی مردم قرار میگیرد یا مورد توجه رسانه هاست، طبیعی است به این فکر کند که چه تصویری از او در ذهن مردم شکل میگیرد یا دوست دارد شکل بگیرد.
باید بدنی باشد تا برایش به دنبال لباسی بگردیم. اگر من تا کنون هیچ نوع سابقهی کار و فعالیت جدی نداشته ام، نمیتوانم با حضور در فیس بوک و اینستاگرام و شبکه های اجتماعی و پرداخت پول و خریدن صفحه در نشریات مکتوب، برندسازی کنم.
برندسازی شخصی موضوع جدیدی نمی باشد، اما با ظهور تکنولوژی های اجتماعی، برندسازی شخصی قابل دسترس تر از همیشه می باشد. البته این بدان معنا نیست که شما فرصت های زیادی برای این کار دارید و ایجاد برند شخصی نیز بسیار ساده شده است، بلکه به معنی این است که رقبای بیشتر و در نتیجه فرآیند دشوارتری خواهید داشت.
بدون دیدگاه