مدیریت برند – Brand Management
امروزه برندینگ (آفرینش نام تجاری) مهمترین بخش تجارت است.
این تجارت در هرزمینه ای که باشد، در نهایت نام تجاری آن حرفه است که گویای موفقیت یا شکست آن خواهد بود.
برند یکی از دارای های نامشهود سازمان ها است که می تواند نقش بسزایی در رشد و قابلیت سود آوری آنان در بلند مدت داشته باشد.
برند که چکیده ای از هویت، اصالت و ویژگی های خاص یک محصول است.
به نظر می رسد “مدیریت نام “عبارت مشخصی باشد که در یک یا دو دهه گذشته، کار نسبتا ساده ای بوده است،
اما در دنیای امروز، مدیریت نام، علاوه بر اینکه از نظر ارزش سهام، سودآوری و ارزش سرمایه حایز اهمیت است،
امکان دارد بسیار پیچیده باشد. یکی از دلایل آن، ماهیت پویای بازار جهانی امروز است.
برجسته ترین صاحب نظران عرصه برندینگ در جهان معتقدند نام های تجاری برای آنکه همواره پر قدرت ظاهر شوند،
باید در پروسه های زمانی مختلف مورد ارزیابی قرار گیرند و استراتژی مجددی را تدوین کنند
امروزه رشد عظیم قدرت خرید در بیشتر کشورها با وجود انتخاب های گسترده در بین محصولات با برندهای مختلف،
سبب شده است که مشتریان، هنگام خرید روی قیمت حساسیت زیادی نداشته باشند و بیشتر به ارتباط و جایگاه برند محصول توجه کنند.
این امر موجب رشد رضایت مندی مشتریان از محصولات موجود در بازار می شود،
زیرا بیشتر شرکت های تولید کننده محصولات سعی دارند که انگیزه های مصرف کننده را درک کنند.
مدیریت برند شامل طرح یک وعده، به اجرا در آوردن آن وعده و سپس حفظ و پاسداشت آن وعده است.
این کار مستلزم تعریف برند، کسب موقعیت برای برند و عرضه برند است. مدیریت برند هنر خلق و زنده نگاه داشتن یک نام تجاری است.
مدیریت برند با داشتن دانش و آگاهی کامل از اصطلاحی به نام تجاری آغاز میگردد و شامل قولی است که به مشتری داده میشود
(قولی که اگر به آن عمل نشود باعث عدم رضایت مشتری میگردد).
مدیریت برند چیزی جز هنر ایجاد و حفظ نام تجاری نیست و نام تجاری باعث میگردد تا مشتریان به یک کسب و کار متعهد گردد.
برندسازی فرایند معنا بخشیدن به یک نام است و در حقیقت مجموعهای از راهکارهاست که به نام تجاری شما هویت مشخصی داده
و جایگاه آن را در بازار نسبت به رقبا مشخص و متمایز میکند.
برندسازی شامل مباحث مختلفی چون جایگاه یابی و جایگاه سازی برند، انتخاب نام موثر برای برند، ایجاد طبقه بندی جدید،
انتخاب رنگ برند و طراحی لوگو برای آن، بسط برند یا محدود نمودن دامنه تمرکز، عمق و ارزش برند، روابط عمومی، رویدادسازی، تبلیغات و… میباشد.
اشتالر چهار اصل برای برندسازی را تشریح کرد:
• به دنبال هویت برند باشید، در پی تصویر برند نباشید. این هویت برند است که تعریف میکند کار شما چیست.
• به برند انفرادی نیندیشید، به سبد برند بیندیشید. امروز داشتن برند انفرادی سودمند نیست، باید سبدی از برندها داشته باشید.
• به سازماندهی برند (Brand Organization) فکر کنید، آراستن ظاهری برند، کم منفعت است.
• درپی ایجاد برنامهای مدون برای برند باشید، برای ساخت برند براساس تبلیغات فکر نکنید، برندسازی مستلزم تلاشی فراتر از تبلیغات است.
وقتی که یک برند در حوزه فعالیت خود، نه بهترین انتخاب، بلکه تنها انتخاب باشد و صاحبان برند برتری موقعیت خود را نسبت به رقبا
در حرفه خویش با آگاهی از خواسته مشتری و نه نیاز وی و کشف مشکلات مشتریان و ارائه راه حل موثر برای آنان و ارائه اطلاعات با ارزش
در قالب محتوايي جذاب و ايجاد ارتباط مداوم با مشتري و ارتقاء و پيشرفت مستمر محصول و فراتر رفتن از انتظارات مشتريان و کسب محبوبيتي دوچندان تثبيت مي کنند درميان مردم ، براي اين برند آشنا ، بنايي عظيم از اعتماد شکل خواهد گرفت و ارزش محصولش فزوني خواهد يافت و استقبال از آن در مقايسه با کالاي مشابه در بازار، علي رقم قيمت بالاتر ، با رغبت بيشتري مواجه خواهد شد.
امروزه در بازار ، مشتريان ايده آل هر برند با ارزيابي انتظارات جديد و دريافت احترام ، اعتماد ، اميد ، و کيفيت از جانب برند ، وفاداريشان به آن تحکيم شده و با تمرکز بر حل مشکلات مشتريان و ايجاد ارتباط عميق احساسي بين برند و مخاطب ، تبديل به هدفي روشن ، آگاهانه ، منحصربفرد ، ارزشمند و خارق العاده در ذهن مخاطب خواهد شد.
در نهايت بايد گفت که مردم به شدت مجذوب برندهايي خواهند شد که دگرگونه انديشيدن در ساختار استراتژيشان، چالشي براي شرايط فعلي بازار و محصولات موجود ايجاد کند و اين اعتقاد پابرجاست که قطعا يکي از اصول اساسي موفقيت هر برند جستجوي فضايي است که در آن کمبود خدمات و ارزش ها نمايان باشد و مي توان با ورود به اين فضاي خلاء و خلق مقادير زيادي از اين دو گزينه ، راهي روشن به سوي کاميابي در برندينگ گشود و ارزشهاي واقعي را پايدار ساخت.
بدون دیدگاه