تعریف مد:
مد (به فرانسوی Mode ) اصطلاح کلی در حیطه هنر طراحی پوشاک است که تحت تاثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام میپذیرد.
برای تعریف مد ( Fashion ) دو تعریف دیگر نیز ارائه شده است: « شیوه رفتاری که به طور موقت توسط بخش مشخصی از اعضاء یک گروه اجتماعی اتخاذ می شود، به این دلیل که آن رفتار انتخابی را از نظر اجتماعی برای آن زمان و موقعیت مناسب تشخیص می دهند.» و «مد نوع لباسی است که اخیراً پذیرفته شده است ». اما واژه مد در لغت به معناى سلیقه، اسلوب، روش و شیوه به کار مىرود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقهی موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان طرز زندگی، لباس پوشیدن را تنظیم میکند. مدگرایى نیز آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگى و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آنکه الگوى جدیدى در جامعه رواج یافت، از آن پیروى نماید. بنابراین، مىتوان گفت: مدگرایی به تغییر سلیقه ناگهانى و مکرر همه یا بعضى از افراد یک جامعه اطلاق مىشود و منجر به گرایش به انجام رفتارى خاص یا مصرف کالاى به خصوصى یا در پیش گرفتن سبکى خاص در زندگى مىشود.
جامعه شناختی و روانشناختی مد و مدگرایی:
برخی از جامعه شناسان ریشه مد و مدسازی و مدگرایی را در نابرابریهای اجتماعی می دانند. اسپنسر معتقد است مد بر عکس تشریفات موجب رقابت بین اشخاص طبقات بالاتر میشود و در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است نه تقلید ناشی از پسند و ستایش. هومنز نیز دیر این زمینه می گوید؛ از میان اعمالی که شخص انجام میدهد، عملی که بیشتر به پاداش منجر شود احتمال تکرارش افزایش مییابد، لذا میتوان گفت که اگر چه شخص ممکن است در پی مدگرایی با گروه خود درگیر شود، ولی در میان همسالان خود مورد تشویق و تأیید قرار میگیرد و نیز در ارتباط با جنس مخالف به موفقیت رسیده و ارزش و منزلت خود را بالاتر میبرد و چون این موفقیتها در راستای مدگرایی صورت گرفتهاند در نتیجه این عمل (مدگرایی) بیشتر تکرار میشود.
همچنین از لحاظ روانشناختی نیز برای مدگرایی عوامل متعددی ذکر شده است. به بیان دیگر علاوه بر زیر ساخت های تاریخی و اجتماعی، مدگرایی در بین جوانان از یک سری اصول و سازه های روان شناختی نیز تبعیت می کند و با انگیزه ها و نیازهای چندی در ارتباط است.
عوامل موثر بر مدگرایی:
1 – تنوع طلبی و نوگرایی:
استقلال طلبی، تنوّع دوستی، هیجان خواهی، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است که به شدّت، تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب های موجود، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویتی متمایز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد.
2 – مدگرایی و همانند سازی:
همانند سازی در مکتب روان تحلیلگری به فرایندی ناهشیار اطلاق می شود که فرد، طی آن، ویژگی ها (نگرش ها و الگوهای رفتاری) فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار می دهد و با تقلید از نگرش ها و ویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است. منبع اصلی همانند سازی در دوران کودکی والدین هستند؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست الگوهای دیگر، یعنی از طریق همانند سازی های جدید با دیگری، پر شود. به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنی ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسّل شود که این راه حل ها از طریق همانند سازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند. این شخصیت ها می توانند شخصیت های معروف گذشته، هنر پیشه های سینما، نوازندگان و آوازخوانان، و یا گروه های مختلفی مانند «هیپی»ها باشند و فرد، خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته، در شیوهى لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند. به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ای ظاهر شود، جوانان با وی همانند سازی نموده، سعی می کنند به عنوان مد، آن را در جامعه طرح کنند.
3 _ رقابت و چشم و همچشمی با دیگران:
انگیزهى رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود. این انگیزه، در همهى افراد وجود دارد و به گونه های مختلف بروز می کند. رقابت اگر در زمینه های مثبت جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی می شود؛ اما اگر جهتگیری آن به سوی امور مادّی و مدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (و مثلاً در سبک و شیوهى لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجام خوبی نخواهد داشت.
4 _ مدگرایی و التزام ناشی از دوستی :
یکی از عوامل پیروی از مد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانی از مجازات های خصوصاً غیر رسمی از سوی دوستان است. لذا تحقیر و تمسخر، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث می شود که جوانان و نوجوانان از مدهای رایج پیروی کنند.
5 _ مدگرایی و جلب توجه دیگران :
افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزهى لباس و آرایش خود و خریدن لباس های گران قیمت و مد روز، درصدد جلب توجه دیگران برمی آیند. استفاده از لباس های چسبناک و برّاق و رنگارنگ، جوراب هایی شبیه تور ماهیگری، کفش هایی با پاشنه های خیلی بلند، آرایش تندی با رنگ های غیر طبیعی و .. ( که بیش از همه در بین جوانان و بخصوص دختران رایج است )، باعث جلب توجه دیگران شده، نگاه هایی را به خود معطوف می دارد.
6 _ مدگرایی و تشخیص طلبی :
برتری جویی و تشخّص طلبی از دیگر عوامل پیدایش مد در بین جوانان است. افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه می دانند، سعی می کنند این برتری را در گویش، لباس پوشیدن، محیط آرایی و سبک آرایش و زیور آلات خود نشان دهند و لذا مدهای جدید را مطرح می کنند. تورشتاین وبلن مد را وسیله ای برای این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشه ای خاص هستند، می داند؛ لذا به محض این که مدی در جامعه گسترده شد، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند؛ زیرا مد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند.
مد و مدرنیسم :
مد و مدگرایی را می توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است؛ نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در « اکنون » و گسستن از « گذشته » است و صریحاً با مفهوم سنّت ( tradition ) در تقابل می افتد. « مدرنیته » که شکل عینیت یافته فرهنگ مدرن است همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدّد و سلیقه و مد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت و سنت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است. بنابراین، مدگرایی و نوآوری در تفکر و رفتار (به معنای رایج آن) به عنوان نماد و اندیشهى مدرنیسم قلمداد می شود و از آن جا که جوامع غربی موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بوده اند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرن سازی) و اشاعهى طرح ها و مدهای نو، در واقع با غربی سازی و غرب گرایی کاملاً هم افق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود می تواند از زاویهى دیگر، رابطهى مدگرایی و غرب گرایی را نشان دهد.
کارکردهای مد:
پیروی از مد و زیبایی خواهی و تنوع پسندی، ریشه در نهاد انسان دارد که نیازهایی چون تنوع، زیباخواهی و کمال جویی فطری منشا اصلی آن محسوب میشود. اما صورتهای افراطی رایج این گرایش (مدپرستی) در نتیجة جهل و ناآگاهی و ضعف ارزشهای معنوی و تبلیغات وسیع کمپانی های تجاری و خودباختگی و تقلید کورکورانه از دیگران و یا آلوده شدن به رذایلی چون خودنمایی، فخرفروشی، احساس حقارت و خود کمبینی و … پیش میآید. در همین زمینه برخی از روانشناسان اجتماعی معتقدند که؛ ایجاد نشاط و شادابی، بیرون آمدن از کسالت و یکنواختی و ارضای هیجانها، از پیامدهای مثبت مد است و پیامدهای منفی مدگرایی نیز، متکی شدن شدید فرد به دیگران حتی در تعیین افکار و اعمال، تاثیرپذیری از گروه های مختلف و خدشهدار شدن هویت فردی خواهد بود. مد به دلیل اینکه نوعی نوآوری محسوب می شود پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، اما زمانی که مد با هنجارهای رایج در جامعه و فرهنگ آن در تضاد باشد، تنش به دنبال خواهد داشت و تنش در نهایت به فروپاشی هنجارهای مسلط یا جایگزینی ارزشها و هنجارهای جدید میانجامد.
لباس يا پوشاك يكي از نشانه هاي بروز تمدن در انسان مي باشد و هرچه انسان ها متمدن تر از گذشته مي گردند لباس هاي مدرن تري بر تن دارند به گونه اي كه لباس را مي توان نشانه تمدن يك قوم برشمرد. هر گروه، فرقه و يا قوم از انسان ها بسته به مكان زندگي، آداب و سنن، سن و جنسيت خود لباس هاي متفاوتي بر تن دارند. لباس ها همچنين در مراسم هاي مختلف به زيبايي آن ها افزوده و باعث ايجاد شور و نشاط در انسان ها مي گردد.
بدون دیدگاه