اگر به برندسازی از زاویه جای گرفتن در ذهن و قلب مخاطب نگاه کنیم ، مسلما فرایند برندسازی شخصی مسیری است که همه انسان ها در زندگی طی می کنند.
چرا که انسان موجودی اجتماعی است و زندگی در اجتماع فارغ از داشتن رابطه مطلوب و قلبی با دیگری میسر نخواهد بود. با کمی دقت می توان دریافت که جلب احترام ، تایید و محبت دیگران از مهمترین انگیزه های انسان برای رفتارهایش است و در واقع این منافاتی با تعریف ما از فرایند برند سازی و یا همان محبوب القلوب شدن ندارد.
گاهی همان اشتباه مصطلح بین اشتهار و برند در بحث برند شخصی هم اتفاق میفتد ولی باید دانست که برند شخصی زمانی ایجاد می شود که فرد در میان دیگر همتایان خود اعتبار خاص پیدا کرده و به قول معروف حرفش برش داشته باشد. زمانی که افراد با میل و اختیار ترجیح می دهند به وی اعتماد کنند و او را دوست داشته باشند و از او به نکویی نام ببرند.
و واضح و مبرهن است که این امر میسر نشود جز به مدد خلوص نیت و عشقی که از اعماق وجود برخیزد. چرا که برند شخصی رابطه انسان با انسان است و نه انسان با کالا و قلب انسان در دریافت سیگنالهای مثبت و منفی دیگر انسان ها خطای کمتری دارد. بنابراین چنانچه در فرایند ساخت برند شخصی غل و غشی باشد خیلی زودتر از برندهای کسب و کار آشکار خواهد شد و این باعث می شود تا نه فقط استحکام برند متزلزل شود که جایی برای بازسازی نخواهد ماند.
می توان اولین و پایه ای ترین ستون برندسازی شخصی را عشق خالص و بالغانه دانست ، عشقی که رشد دهنده ومتعالی است و برای مخاطبانش امنیت خاطر به ارمغان می آورد.
می دانیم که یکی از بزرگترین وظایف برندها فرهنگ سازی و گسترش فرهنگ والای ارزشمدار است و می شود گفت که برندهای شخصی از شاخص ترین مودیان این بار هستند. افرادی که دیگران قبولشان داشته و حرفشان فصل الخطاب است و این چنین است که با برند شخصی می توان در مواجهه با ضدفرهنگ ها و خلل های فرهنگی قدمی برداشت.
شاید روز ولنتاین و شخص سنت ولنتاین نمونه بسیار خوبی از برند شخصی باشد که توانسته فرهنگ دوست داشتن و عشق ورزیدن به همنوع را در زمانی که ملاحظات سیاسی روابط انسانی را محدود می کرد ، گسترش دهد.
البته با توجه به تحریف و انحراف اولیه این روز در طول زمان و ورودش به فرهنگ ایرانی شاید لازم باشد برندهای قوی ایرانی در روزگاری که مردم به خاطر فشار اجتماعی و اقتصادی از حال یکدیگر غافل هستند ، راهکارهایی نوین و کارآمد ترتیب ببینند ولی در کل همین فرهنگ وارداتی نیز برای قدر دانستن از حس مهجور و کمرنگ دوست داشتن و دوست داشته شدن غنیمت است.
بدون دیدگاه